پیام شهر گزارش می دهد؛

فرزندگریزی زنگ خطری جدی برای آینده کشور

وقتی پای صحبت های یک عده از جوانان می نشینیم، می بینیم که درصد قابل توجهی از آنان، نداشتن شغل و نبود زیرساخت‌های لازم برای یک ازدواج ساده و بدون تجملات را از دلایل عدم تشکیل خانواده ذکر می کنند.
اشتراک گذاری
21 مرداد 1401
172 بازدید
کد مطلب : 639

پرویز بنی اردلان/ مدتی است زنگ خطر بحران کاهش جمعیت در کشور ما به صدا در آمده و آگاهان امر، از کاهش نرخ ازدواج در کشور به عنوان یک چالش و بحران یاد می کنند و اعتقاد دارند که اگر در مورد آن اقدامات اساسی صورت نگیرد، در آینده جبران آن بسیار سخت، یا حتی ناممکن خواهد بود! پدیده کاهش موالید در کشور آنقدر پیش رفته که در حال تبدیل شدن به یک تهدید جدی است، چرا که این بحران اثر مستقیمی بر ابعاد امنیتی، فرهنگی و اجتماعی و سایر ارکان جامعه بر جا می گذارد که رفع آن به هزینه و زمان زیادی نیاز دارد.

کاهش بی سابقه نرخ رشد جمعیت در سال های اخیر و نداشتن اقبال بسیاری از جوانان به ازدواج و فرزندآوری باعث شده است تا جمعیت ایران با شتاب نگران کننده ای به سوی پیری رهنمون شود که مولود نامبارک آن کاهش جمعیت است.

این بحران در سال های اخیر تا بدان جا پیش رفت که رهبر معظم انقلاب در سال جاری؛ تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده و چاره جویی برای نجات کشور از وضعیت پیری جمعیت در آینده را سیاستی حیاتی برای آینده بلند مدت کشور و از ضروری ترین فرایض مسوولان و آحاد مردم برشمردند و در این خصوص تاکید کردند که کاوش های صادقانه علمی نشان داده است که این سیاست را می توان با پرهیز از همه آسیب های محتمل یا موهوم پیش برد و آینده کشور را از آن بهره مند ساخت.

رییس سازمان ثبت‌احوال کشور نیز در این باره، به عدم تمایل جوانان به فرزند آوری اشاره کرد و گفت: متاسفانه ۱۹ درصد خانواده‏ها، تک‏ فرزند هستند به‌طوری که ۳۳ درصد خانواده‏های ایرانی، یا فرزند ندارند یا تک‏فرزند هستند.

محمد ناظمی‌اردکانی با بیان اینکه نرخ باروری در کشور به ۷/۱ درصد کاهش پیدا کرده است، می‌گوید: این نرخ با توجه به دو دهه افزایش جمعیت، بیانگر سقوط جمعیت است و شیب فعلی نشان می‏دهد که جمعیت درحال کاهش است.

مدیر کل امور بانوان و خانواده استانداری در این خصوص، خطر پیری جمعیت را در آینده نه چندان دور، بسیار نگران کننده توصیف کرد و در گفتگو با خبرنگار پیام شهر گفت: براساس پیش بینی های سازمان ملل، اگر در ایران، روند کاهش جمعیت به همین شکل ادامه یابد، در سال ۱۴۸۰ جمعیت ایران به نصف نفوس فعلی تقلیل خواهد یافت که نیمی از آنها هم دارای سن بالای ۶۰ سال خواهند بود و بنابراین، ما با یک فاجعه ملی مواجه خواهیم شد و اگر در اجرای راهکارها تاخیر داشته باشیم، امنیت، اقتصاد، مسائل فرهنگی و اجتماعی و بسیاری از مسایل دیگر در کشور تحت تاثیر این بحران قرار خواهد گرفت.

دکتر کبری علیخانی با بیان اینکه شورای راهبردی جمعیت در سال های پیش و پس از تذکر و اعلام خطر مقام معظم رهبری، تشکیل شد اما خروجی موثری در سال های گذشته نداشته است، افزود: متاسفانه مجلس و دولت های قبل هم، این موضوع مهم و حیاتی را در اولویت کاری خود قرار ندادند و کشور فرصت زیادی را از دست داد.

وی در ادامه به برنامه ریزی های صورت گرفته در این زمینه در دولت سیزدهم اشاره و تصریح کرد: در سال گذشته، مجلس کنونی بر تصویب قانون جمعیت همت گماشت و ۲۱ مانع برای افزایش جمعیت را شناسایی کرد و ۷۳ ماده قانونی را برای رفع این موانع به تصویب رساند که در آبان ماه سال گذشته توسط رییس جمهور محترم به دستگاه های اجرایی جهت اجرا ابلاغ شد و  برای این که اجرای این قانون با شتاب عملیاتی شود و نظارت بر دستگاه‌های اجرایی جدی‌تر شده و هماهنگی بین دستگاه‌ها برای اجرای قوانین در این خصوص وجود داشته باشد، ستاد حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در وزارت کشور و در استان‌ها به ریاست استانداران و دبیری اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری ها و متناظر آن در فرمانداری‌ها تشکیل شد.

دکتر علیخانی، مباحث اقتصادی برای افزایش جمعیت را در درجه اول اهمیت توصیف کرد و با بیان اینکه بر اساس پژوهش های جهانی، در کشورهایی که با کاهش جمعیت مواجه بوده اند، تغییر نگرش مردم و تغییر سبک زندگی، علت اصلی تغییر آمار جمعیتی است، در ادامه به جایگاه استان قزوین در این خصوص اشاره کرد و با اظهار تاسف از اینکه نرخ باروری استان قزوین پایین تر از متوسط کشوری است، تصریح کرد: نرخ باروری کلی در سال ۱۴۰۰ در کشور ۶۵/۱ و در استان قزوین ۴۵/۱ بوده و نرخ رشد جمعیت هم در همین سال در کشور ۷/۰ درصد و در استان قزوین ۵۲/۰ درصد بوده است.

  • عامل کاهش جمعیت در کشور ما عدم تمایل جوان ها به ازدواج و فرزندآوری است

 یک روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه نیز در گفت وگو با پیام شهر، در خصوص دلایل بی رغبتی جوان ها به ازدواج، با تاکید بر اینکه این مساله به غیر از مسایل روان شناختی، از منظر جامعه شناسی و اقتصادی هم قابل بررسی است، توضیح می دهد: علت عدم رغبت جوانان به ازدواج یک مساله تک بعدی نیست و عوامل زیادی در آن دخیل هستند که این شرایط را برای جامعه ما به وجود آورده است.

دکتر الهه علیخانی می افزاید: این روزها با گسترش صفحات مجازی و شبکه های اجتماعی، یک پارادایم و تغییر سبک در زندگی ما به وجود آمده است و آن هم به این صورت است که به یکباره و بدون وجود زیرساخت های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی لازم، کشور ما از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن و سرمایه داری، آن هم فارغ از الگوهای مسلط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی پیش رفت و این باعث یک سری تناقضات در زندگی افراد شد.

وی تصریح می کند: در جامعه سنتی که غالباً ایران این نوع جامعه را می پسندد، ازدواج دارای اهمیت بالایی است، ولی در جامعه مدرن و سرمایه داری تاکید جامعه بر روی خود فرد و نیازهای فردی است، یعنی به ازدواج خیلی اهمیت نمی دهند و هر کس به فکر برآورده ساختن نیازهای خود است و اینجاست که تناقض به وجود می آید؛ هنوز یک سری از افراد جامعه ما سنتی می اندیشند و چندان اعتقادی به جامعه مدرن ندارند و برعکس عده ای هم با توجه به حضور در شبکه های اجتماعی و دسترسی های زیاد به اطلاعات روز دنیا، با شتاب خیلی زیادی به سمت جامعه مدرن و سرمایه داری پیش می روند‌.

این مدرس دانشگاه اضافه می کند: از نظر روانشناسان و مسایل روانشناختی، ازدواج به نوعی یک موضوع مراقبتی است؛ یعنی وقتی ازدواج در حال وقوع است و دو نفر در صددند زیر یک سقف زندگی را آغاز کنند، مرد باید از نظر روانشناسی به آن اندازه از مهارت و توانایی رسیده باشد که بتواند از شخص دیگر یا همسر خود مراقبت کند؛ یعنی علاوه بر سلامت جسمانی که باید داشته باشد، باید از پختگی شخصیت‌ و سلامت روان کامل و کافی هم برخوردار باشد تا ازدواجی سالم صورت بگیرد و یک خانواده تشکیل شود؛ ولی مشکلاتی که این روزها در جامعه ما است، نشان دهنده آن است که نداشتن تمایل به ازدواج بین جوانان، منشا و مشکلات روانشناختی دارد و وقتی مشکلات روانشناختی مطرح باشد، می بینیم که اگر این سلامت کامل روان نباشد، یا ازدواج صورت نمی گیرد و بی رغبتی برای ازدواج پدید می آید؛ اگر هم ازدواجی صورت بگیرد؛ ازدواج موفقی نیست و اغلب منجر به طلاق می شود.

وی در ادامه با بیان اینکه بسیاری از روانشناسان معتقدند که مشکلات روان شناختی باعث تاخیر در ازدواج یا باعث ازدواج ناموفق شده است، افزود: با توجه به شرایط سبک زندگی، این روزها می بینیم مشکلاتی مانند اختلال هویت جنسی، اختلالات هورمونی یا انحرافات جنسی در یک سری از افراد به وجود آمده است؛ گاهی هم نداشتن رغبت به ازدواج در میان جوانان، به دلیل ترس و افسردگی و اضطراب است که از تشکیل خانواده دارند و عده ای هم مهارت های زندگی و توان مقابله با سختی های احتمالی دوران پس از ازدواج را در خود نمی بینند، لذا خود را کنار می کشند و اذعان می کنند که قصد ازدواج ندارند.

این کارشناس و استاد دانشگاه در ادامه صحبت های خود، یکی دیگر از دلایل کاهش نرخ ازدواج در میان جوانان را، افزایش سطح تحصیلات و داشتن شغل برای خانم ها عنوان و تصریح می کند: برخی خانم هایی هم هستند که از نظر تحصیلات و از نظر درآمد در سطحی قرار دارند که نیازهای شخصی و اقتصادی خودشان را رفع می کنند و اصلا نیازی به ازدواج در خود نمی بینند و فکر می‌کنند با وجود درآمد مکفی، تحصیلات، شغل و یک زندگی بی دغدغه، دیگر لزومی برای ازدواج نیست!

دکتر علیخانی تصریح می کند: البته وقتی پای صحبت های یک عده از جوانان می نشینیم، می بینیم که درصد قابل توجهی از آنان، نداشتن شغل و نبود زیرساخت‌های لازم برای یک ازدواج ساده و بدون تجملات را از دلایل عدم تشکیل خانواده ذکر می کنند.

این روانشناس بالینی با صحه گذاشتن بر این سخن جوانان که وجود زیرساخت لازم برای ازدواج، یکی از پارامترهای ضروری برای ازدواج است، می افزاید: امروزه برای یک ازدواج ساده و حتی بدون تجملات، خانواده طرفین باید زیر بار هزینه های سنگین بروند؛ بالاخره شرایط اقتصادی بسیاری از خانواده ها رخصت رفتن به سمت ازدواج رفتن را نمی دهد، ضمن این که افزایش آمار طلاق در جامعه، نگرانی و دلهره در جوانان ایجاد کرده که مبادا با صرف هزینه سنگین، ازدواجشان به جدایی و متارکه منجر شود و این دغدغه هم ترمز جوانان را برای ازدواج می کشد! گاهی اوقات در بین این افراد، جوانانی هم  وجود دارند که خودشان فرزند طلاق هستند؛ آنها اضطراب شان از افراد عادی بیشتر است، چون مشکلات طلاق را از نزدیک مشاهده و با پوست و گوشتشان لمس کرده و اضطراب بیشتری دارند که نکند قربانی بعدی او باشد و این اتفاق ناخوشایند برای زندگی آنها هم بیفتد.

وی، فقر فرهنگی را یکی دیگر از دلایل کاهش نرخ ازدواج عنوان کرد و با بیان اینکه به اعتقاد من یکی از دلایل عمده بی رغبتی به ازدواج، مسائل فرهنگی است، تاکید کرد: درست است که مسائل اقتصادی و اجتماعی در این خصوص تاثیر زیادی دارد، ولی من معتقدم بیشتر این امر از فقر مسایل فرهنگی نشات می گیرد؛ وقتی به کشورهای آمریکایی و اروپایی نگاه بیندازیم، می بینیم افراد فقیر آنجا ازدواج نمی کنند یا حتی بچه دار نمی شوند، ولی در ایران ما کاملاً این رویه به شکل معکوس است و افرادی که از نظر مالی ضعیف تر هستند، رغبت بیشتری به ازدواج دارند و این بی رغبتی در افراد متمکن و با درآمد بالا، بیشتر وجود دارد؛ یعنی آنها به درجه ای رسیده اند که فقط احساس می کنند، اصلا نیازی به ازدواج ندارند و اینجاست که می بینیم در میان بسیاری از خانواده های متمول، نرخ وقوع ازدواج کمتر است.

*

 با وجودی که دولت و مجلس تصمیم گرفتند که علاوه بر سیاست افزایش وام مسکن، در سال ۱۴۰۱ به بعد، تسهیلاتی را برای فرزندآوری در نظر بگیرند تا بخشی از کاهش جمعیتی ناشی از کاهش ازدواج، از مسیر افزایش فرزندآوری جبران شود، اما به نظر می رسد تا رسیدن به نقطه رشد مطلوب جمعیتی فاصله زیادی وجود دارد و روند کاهش آمار ازدواج و نزول نرخ فرزندآوری، آینده کشور را با پیری و کاهش شدید جمعیت و در یک کلام با «بحران» مواجه کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *